بعضی ها میگن اصلا بشر نمیتونه که یه منطق ثابت داشته باشه، آدم در زندگی تابع شرایط زمانی و مکانی هستش ، پس با این حساب آدم نمیتونه در شرائط مختلف یه شکل فکر کنه و یه منطق رو به کار ببره... یعنی آدم در کاخ و کوخ نمیتونه یه شکل فکر کنه ... و اون کسی که زیر بار ظلم و ستم شدید بوده و انواع محرومیت ها رو چشیده و در اختناق زندگی کرده وقتی وضعش تغییر میکنه طرز فکرش و منطقش هم تغییر میکنه...
هیچ وقت این نظریه ها توی گوشم نمی رفت، چون بزرگورانی مانند 14 معصوم و یاران باوفاشان، و در همین زمان معاصر خودمان کسانی مانند امام خمینی و خامنه ای، شهید بهشتی ، مطهری ، رجایی، دکتر چمران و خیلی های دیگه رو می دیدم که در هر زمانی که بودن نظریات و دیدگاهاشون هیچ تغییری نکرده. اینکه کجان و چه سمتی دارن و یا پیدا کردن براشون مهم نبود، اونها یک هدف داشتند و بهش فکر میکردن و در رسیدن به اون تلاش میکردن و لاغیر...
با این حال یادمان نمی رود اشخاصی هم مثل طلحه و زبیر در تاریخ حضور داشتند و همچنین حرّ ...
خیلی جالبه، این روزها هر مطلبی که می خونم همه از تاریخ استفاده کردن، مثال ها و مصداق هاشون رو از تاریخ میارن ،مثل همین مطلب خودم و چندتای دیگر! اما جالبتر اینجاست که هیچ کدوم نگفتن که توی همین تاریخ نوشته که چه عکس العملی باید کرد، چیکار باید کرد که کار بیخ پیدا نکنه، سکوت؟ اعتراض؟ مقابله به مثل؟ نقد؟ دست به شمشیر بردن؟ کدوم؟
پینوشت.....................................
دوستی می گفت اینکه صراحتا اسم اشخاص رو می بری و میگویی فلان کار رو کرده خب نیست، اینطور رک گویی زیاد جواب نمیدهد، من هم در جوابش گفتم ، بنده هر وقت با کنایه هم حرفی زدم کمتر کسی متوجه شده! این خط و این نشان ... ببینید هر کسی چه برداشتی برای خود میکند.